جدول جو
جدول جو

معنی میمون فال - جستجوی لغت در جدول جو

میمون فال(مَ مو / مِ مو)
خوش شگون. خوش آغال. نیک فرخنده:
سوزنی العود احمد مدح شه را شو معید
عید شاه خسروان مسعود و میمون فال باد.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ مو / مِ مو)
مبارک فکر. که دارای رأی نیک است. نیک رأی. مبارک اندیشه. نیکورای: نظر همایون پادشاه میمون رای است. (سندبادنامه ص 282)
لغت نامه دهخدا
(مَ مو دَرَ)
دهی است از دهستان خالصۀ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 32هزارگزی شمال خاوری کرمانشاهان با 183 تن سکنه. آب آن از قره سو و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دُ زْ / زِ)
آن که معاش او از بازی میمون باشد. (آنندراج). بازی کننده با میمون و به بازی دارنده او را. کسی که میمونی را تربیت کند و او را ببازیهای مختلف وادارد و بدین وسیله ارتزاق نماید. قرّاد، مجازاً به معنی محیل. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کسی که میمونی را تربیت کندو او را ببازیهای مختلف و ادارد و بدین وسیله ارتزاق نماید
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع بابل کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی